Web Analytics Made Easy - Statcounter

شهریار شعری دارد با مطلع «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا» که تقریباً همه علاقمندان به شعر و ادب فارسی این تغزل عاشقانه را بارها شنیده و خوانده‌اند، حالا «شیدا» غزلی به استقبال این غزل سروده است.

به گزارش خبرگزاری برنا؛ شهریار شعری دارد با مطلع «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا» که تقریباً همه علاقمندان به شعر و ادب فارسی این تغزل عاشقانه را بارها شنیده و خوانده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ماجرا به تأخیر در یک قرار عاشقانه برمی‌گردد؛ شاید برای همین است که سال‌هاست وقتی کسی که در انتظار آمدنش بوده‌ایم، دیر می‌رسد، مصراع نخست شعر معروف «حالا چرا» یعنی «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا» سروده شهریار را برایش می‌خوانیم.

در روایت نقل‌شده، محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار) درباره ماجرای سرودن این شعر گفته است: در سال ۱۳۰۹ که شخصی درباری دختر مورد علاقه‌ام را از چنگم به درآورد و مرا بعد از پانزده روز بازداشت، به نیشابور تبعید کردند، شب‌ها که تنها می‌شدم، گریه سر می‌دادم و با خدایم راز و نیاز می‌کردم. شبی‌ در زیر سنگی‌ آرمیده بودم و غرق فکر بودم که آهنگ دلنشین این آیه به گوشم رسید: «یستعجلونک بالعذاب ولن یخلف الله وعده» یعنی «از تو به شتاب عذاب می‌طلبند و خدا هرگز وعده خود را خلاف نمی‌کند».

بعد از دو هفته دوستانم به نیشابور آمدند و خبر سکته آن شخص درباری را به من دادند. مرا به تهران بردند و در بیمارستان بستری‌ام کردند. همان‌جا بود که دختر مورد علاقه‌ام خود را به بالینم رساند و من در حالی که از سوز تب می‌سوختم، شعر معروف «حالا چرا» را ساختم.

 

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا

بی وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا

نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی

سنگدل این زودتر می‌خواستی حالا چرا

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست

من که یک امروز مهمان توام فردا چرا

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم

دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا

وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار

این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا

شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود

ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا

ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت

اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می‌کند

در شگفتم من نمی‌پاشد ز هم دنیا چرا

در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین

خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا

شهریارا بی حبیب خود نمی‌کردی سفر

این سفر راه قیامت می‌روی تنها چرا

 

 

حالا دکتر مهدی زین‌الدینی (متخلص به شیدا) غزلی به استقبال این غزل عاشقانه سروده است که به باوفایی معشوق اشاره دارد و اینکه او هر لحظه بیاید نوشداروست. غزل شیدا را در ادامه می‌خوانید:

 

آمدی جانم به‌قربانت بیا بی‌ما چرا؟

باوفا هر لحظه محتاج توام تنها چرا

نوش دارویی و هر آنی که آیی مرهمی

سنگدل باشم اگر گویم؛ «ولی حالا چرا»

عمر امروزم فدای لحظه‌ای دیدار تو

عمر عقبی را بنه در وصل من؛ فردا چرا؟

نازنینا ناز کن با ما که ما با ناز تو

زنده‌ایم و طعنه بر این ناز پر معنی چرا؟

وه که عمری در پی جانان شدیم و باز هم

شکر بر عمری که در پای تو شد اما چرا

شور فرهادم پی هر پاسخ‌ات جان می‌دهد

شکوه از شیرینی گفتار سر بالا چرا

ای شب هجرت چو یلدا، چشم ما را خواب نیست

حاجت دیدار داریم و غم لالا چرا

«شهریارا» نیست جای پرسش و چون و چرا

خاطر «شیدا» کجا هر پرسش بی‌جا چرا؟!

 

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: شهریار شیدا آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا غزل عاشقانه آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۲۲۳۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کلنگ اولین پارک بانوان شهریار به زمین زده شد

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم کلنگ زنی اولین پارک بانوان شهریار بعد از ظهر شنبه با حضور علیرضا فاتحی نژاد فرماندار شهریار، علی ملکی شهردار شهریار، اعضای شورای اسلامی شهر و جمعی از معاونان شهرداری در شهرک امیریه برگزار شد.

فرماندار شهریار در این مراسم به اهمیت و نیاز شهر پارک بانوان پرداخت و گفت: جامعه اسلامی توجه ویژه ای به نقش بانوان در حوزه‌های مختلف همسرداری، فرزندآوری و فعالیت در اجتماع دارد لذا در این راستا فراهم سازی ایجاد روحیه نشاط و ارتقا سرانه ورزشی این قشر تأثیرگذار نیز امری حیاتی است.

علیرضا فاتحی نژاد ادامه داد: حضور زنان در تمامی حوزه‌های مختلف جامعه چشمگیر و انکارناپذیر است، زمانی که انتظار حفظ حریم و استمرار حضور مؤثر زنان جامعه را داریم باید بستر لازم برای ارتقای روحیه شور و نشاط در جامعه ایجاد گردد و توسعه اماکن مخصوص بانوان یکی از این بسترهاست که نیازمند توجه ویژه مسئولین و شهرداری‌ها و شوراها است.

وی افزود: کلنگ زنی پارک ویژه بانوان نیز ضرورتی بود که به همت شهرداری شهریار و با پشتیبانی اعضای محترم شورای شهریار انجام یافته و امیدواریم در مهلت مقرر شاهد افتتاح این پارک باشیم.

فرماندار شهریار ضمن تبریک پیشاپیش روز ملی شوراها به اعضای شوراهای اسلامی شهرستان اضافه کرد: شوراها به معنای واقعی تجلی مشارکت مردم هستند چرا که با انتخاب خود مردم برای محقق نمودن مطالبات مردم تلاش می‌کنند.

فرماندار شهریار در ادامه با تبریک روز کار و کارگر و هفته بزرگداشت معلم خاطرنشان کرد: کارگران نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری در پویایی جامعه دارند و مطمئناً در شهرستان شهریار نیز برنامه‌هایی جهت گرامیداشت کارگران و فرهنگیان و معلمان عزیز خواهیم داشت.

شایان ذکر است پارک بانوان امیریه در زمینی به مساحت ۱۹ هزار مترمربع و با اعتباری بالغ بر ۶ میلیارد تومان در داخل پارک امیریه شهریار به همت شهرداری و شورای اسلامی شهریار کلنگ زنی صورت گرفت و طبق اعلام شهرداری در هفته دولت به بهره برداری خواهد رسید.

کد خبر 6090424

دیگر خبرها

  • ماجرای عکس یک ورزشکار زن با شهریار؛ او اصلا مدالی نداشته که به علی دایی تقدیم کند!
  • بازیگر فیلم اصغر فرهادی؛ همسر آینده ژوزه مورایس + عکس
  • کلنگ اولین پارک بانوان شهریار به زمین زده شد
  • عکس| این بازیگر ایرانی دل سرمربی سپاهان را برد!
  • عکس| این بازیگر ایرانی که دل سرمربی سپاهان را برد!
  • شایعه عجیب درباره «شهریار»؛ با عالم غیب در ارتباط است!
  • کلنگ پارک بانوان شهر امیریه زده شد
  • شهریار ستاره اول سپاهان در 403
  • فرسودگی روکش آسفالت در معابر دغدغه شهروندان شهریار شد + تصاویر
  • پشت پرده «شیعه» شدن ژوزه مورایس؛ ازدواج با شیدا مقصودلو؟