کنگره شعر خانواده|شعر عاشقانه پای ثابت دیدار شاعران با رهبری است/ اعتماد به خداوند، ترسی برای ازدواج جوانان باقی نمیگذارد + فیلم
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۲۴۷۳۱۱
پوستر کنگره "شعر خانواده" با نام «زیر یک سقف» در خبرگزاری تسنیم رونمایی شد؛ در این جلسه روایتی نقل شد که نشان میدهد ازدواج جوانان را نباید بنابر کمبودهای مالی عقب انداخت. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، عصر شعر خانواده، «زیر یک سقف» با حضور جمعی از شاعران کشور نظیر محمدجواد شرافت، سیدمحمدمهدی شفیعی، سید سلمان علوی، فریبا یوسفی، عاطفه جوشقانیان و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ابتدای این جلسه، محمدجواد شرافت، ضمن معرفی کنگره شعر خانواده گفت: پرداختن به عاشقانههای نجیب، عفیف و خانوادگی در روزگار امروز ما از ضرورت بسیار زیادی برخوردار است. در این سالها کمتر بهیاد دارم که محافلی اینچنینی برگزار شود چرا که عاشقانههای ما معمولاً رنگوبوی خاصی دارد و هر وقت سخن از شعر عاشقانه میشود انگار که باید شعر خاصی در آن خوانده شود.
وی با اشاره به نام این کنگره گفت: بهنظرم نام «زیر یک سقف» عنوان بسیار خوبی برای این کنگره است؛ اشعاری که در این کنگره حضور دارند و در این شب شعر نمونههایی از آن خوانده میشود، عاشقانههایی هستند که در زندگی ما بسیار جریان دارند. بهنظرم شعر اگر عاشقانه نباشد اصلاً شعر نیست و حتی شعرهای اهلبیتی ما هم رگههای عاشقانه را در خود دارد.
سید محمدمهدی شفیعی اولین شاعری بود که برای شعرخوانی دعوت شد. او گفت: امیدوارم این کنگره فتح بابی باشد که نشان بدهیم عشق فقط برای طیف خاصی از افراد نیست و اشتباه سند خورده است.
وی سپس شعر عاشقانه خود را چنین خواند:
برای زندگی عاشقانه من و تو
چه بوده غیر تو و من بهانه من و تو
چنین که یکدل و یک رنگ غرق ما شدنیم
کجاست مرز من و تو نشانه من و تو
چه بغضها که به این دو پناه آوردهاند
دو سرپناه صبوراند شانه من و تو
چه دردهای بزرگی خدا به ما بخشید
در آن گم است غم آب و دانه من و تو
چه روضهها که در آن چشم خانه روشن شد
به اشک ریختن دانه دانه من و تو
بهشت چیست جز آنجا که عطر او باشد
بهشت کوچک دنیاست خانه من و تو
چه داده هدیه به ما لطف مادر و مولا
دو شاهبیت برای ترانه من و تو
گل همیشهبهارم دمی نیفتد کاش
به دست باد خزان آشیانه من و تو
* * * * *
خوانش شعر عاشقانه، پای ثابت دیدار شاعران با رهبری است
در ادامه این جلسه فریبا یوسفی روی صحنه آمد. او با اشاره به کنگره شعر خانواده گفت: کنگره شعر خانواده حرکت درست و بجایی است که خیلی زودتر باید آغاز میشد. همانطور که میدانید دیدار شاعران با رهبر معظم انقلاب یکی از مهمترین گردهماییهای شاعران است که بهدلیل توجه خاص حضرت آقا به شعر رخ میدهد. در آنجا همواره این موضوع مطرح میشده است که باید شعر عاشقانه هم خوانده شود که نشاندهنده اهمیت این موضوع است.
وی با اشاره به اینکه زن پایه و بنیان هر خانواده است، گفت: البته عدهای مرد را بهعنوان ستون اصلی این خیمه میشناسند اما چیزی که در لایه پنهانتر و البته اساسیتر قرار دارد، وجود زن است چرا که همان مرد هم تکیه به زن دارد. نقش اساسی که یک زن در خانواده بازی میکند، نقش مهمی بهنام تربیت فرزندان و البته حفظ همسر و خانواده است، بهویژه در این روزها که نقشهای بیشتری برای زنان تعریف شده و حضور اجتماعی آنان بسیار پررنگتر شده است، حفظ خانواده اهمیت بیشتری پیدا کرده است. روبهرو شدن یک زن با فضای اجتماعی بزرگتر این نگرانی را ایجاد میکند که مبادا از دیگر نقشهایش کاسته و یا کمرنگ شود اما خوشبختانه زنان زیادی ثابت کردند که با حضور اجتماعی چیزی از اهمیت نقش خانوادگی خود کم نکردند.
این بانوی شاعر در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: اکنون بانوان زیادی را داریم که در زمینه شعر فعالیت میکنند و از این ابزار برای حفظ خانواده و تربیت فرزندان استفاده میکنند. جالب است بدانید یکی از بازیهایم با فرزندانم در سنین کودکیشان مشاعره بود، همین موضوع باعث شد که آنان علاقهمند به شعر رشد کنند. یکی از برجستگیهای شعر این است که گاهی اوقات میتواند پیامهای غیرمستقیم را در تربیت فرزندان منتقل کند. یک هنجار اخلاقی یا اجتماعی که باید مستقیماً به فرزند منتقل شود و همین بیان مستقیم میتواند با مخالفتهایی روبهرو شود، از طریق شعر بسیار تأثیرگذار منتقل میشود. بهنظرم از این جهت میتوان مقوله زیر یک سقف را با استفاده از قالبهای هنری از جمله شعر رنگوبوی ارجمندی داد و برای تربیت غیرمستقیم و بسیار مؤثر فرزندان استفاده کرد.
وی سپس شعر عاشقانهای خواند:
فصل نشاط توست، خوش باش دخترم
تو گریه میکنی، من رنج میبرم
دنیای وحشت است، دست مرا بگیر
با من کمی بجوش، با من که مادرم
با من بیا ببین، فردا چگونه است
از من بپرس، من! من آشناترم
گاهی مرا ببر با خود به کودکی
نگذار بپّرد آن حال از سرم
دیروز من تویی، فردای تو منم
آیینه همیم، بنشین برابرم
جایی که زنگ نیست، جای درنگ نیست
در بینهایتی بنگر که بنگرم
جز بیغباریات، آیینهجان من!
هرگز نبود و نیست دلخواهِ دیگرم
گاهی بهاشتباه، گاهی به اشک و آه
با هیچیک نخواه، یک دم مکدرم
فرداست مقصدش، این رود میرود
تو روز اولی، من روز آخرم
* * * * *
سمیه خردمند، دیگر شاعری بود که در این محفل شعرخوانی کرد؛
چندی است پریشان شدی از کار اداری
حس میکنم آشفتهای از ساعت کاری
انگار در افکار خودت غرق شدی باز
ای همنفس آواز بخوان مثل قناری
اصلاً بنشین، روضه بخوان باز برایم
یا شعر بخوانیم اگر حوصله داری
تو حرف بزن، حرف بزن، حرف
من دانه کنم، دانه کنم، باز اناری
آرامش این خانه به لبخند تو بند است
نگذار بفهمند به اندوه، دچاری
این دار و ندارم همه تصمیم گرفتیم
همپای تو باشیم در اوضاع نداری
تا آخر این راه دلم بند دل توست
باید همه را دست خدایت بسپاری
بمان در خانهات فرمانده کل
نرو بیرون پی اجناس بنجل
امیرالمؤمنین فرموده بانو
جهاد المرأة حسن التبعل
* * *
سخت است خدایی اتوی جامه تو
یا وقت فراق خواندن نامه تو
اینها همه یک طرف بهشدت ماندم
در شستن و پیچاندن عمامه تو
او غرق کتاب لعمه من لقمه به دست
هر بار ورق میزند آن را با شست
در خانه کوچکم نشسته است مدام
عشقی که میان من و حاج آقا هست
* * * * *
محسن طاهری، مداح اهلبیت(ع)، دیگر مهمان این جلسه بود که سخن گفت.
خداوند ضامن ازدواج جوانان است، عقبگرد بیمعنی است
وی با بیان اهمیت خانواده گفت: اهمیت و ضرورت بحث خانه و خانواده به روایات ما برمیگردد، آنجایی که رسول مکرم اسلام(ص) در مبنای زندگی میفرمایند: «کسی که ازدواج کند، نصف دین خود را کامل کرده است.»، این روایت برای اقشار مذهبی و ولایتمدار جاذبه خاصی دارد؛ اگرچه چالشهای امروز باعث میشود خیلی از عزیزان عقبگرد کنند و بگویند؛ با شرایط موجود چگونه میتوان این راه را طی کرد؟ این موضوع در حالی است که در ادامه روایت «فَلْيَتَّقِ اللّهَ» آمده است، بدین معنی که اگر انسان به خداوند و به کیسه پر و پیمان الهی نگاه کند، دیگر عقبگرد نخواهد داشت چرا که میداند خود حضرت حق متضمن صفر تا صد این زندگی خواهد بود.
وی خاطرنشان کرد: پیامبر اسلام در جای دیگری میفرمایند: «من به امتم افتخار میکنم حتی به فرزندان قسطشده آن.»، بنابراین دیده میشود که زیر یک سقف رفتن و لبیک گفتن به پیام اسلام، حاصلش فرزندان صالح و صالحه خواهد بود که آنها هم آیندهسازان این مسیر مقدساند، بهویژه آنکه مقام معظم رهبری در دیداری که سال گذشته با مداحان داشتند، درخواست مؤکدی درباره سبک زندگی، خانواده و فرزندآوری داشتند و پیش از آن هم بارها این موضوعات را مطرح کرده بودند. امیدوارم همه ما در راستای ساختن جامعه و خانواده بااصالت موفق باشیم و گرمای بیشتری به خانوادههایمان ببخشیم.
* * * * *
زهرا نظری در بخش دیگری از این جلسه، شعرخوانی کرد. او شعر طنز خود را چنین خواند:
مشغول جارو کردن هال و اتاقم
یکدفعه بیتی ناب میآید سراغم
فوراً قلم میآورم تا ثبت گردد
شعری بگویم از خودم حالا که داغم
احساس میریزد همیشه از کلامم
دنبال مضمونهایی از وصل و فراقم
این دفتر شعرم کجا مانده دوباره
ایوای! بو میآید از سمت اجاقم
اصلاً فدای تار گیسویم اگر سوخت
خب در عوض من شاعری پرطمطراقم
چندین نفر در انتظار سفره و من
در جستوجوی قافیه با باغ و راغم
من یک هنرمندم بهقول عمهجانم
حتی برای همسرم چشم و چراغم
اما بهشوخی گاه میگوید عزیزم
من خستهام از زندگی فکر طلاقم.
* * * * *
سیدسلمان علوی دیگر شاعری بود که در این جلسه شعرخوانی کرد:
غزلی را با تضمین از برخی ابیات حافظ گفته بودم که زبان حال امام مجتبی(ع) در بستر مشرف به شهادت ایشان با حضرت زینب است. اگرچه زیر یک سقف بیان عاشقانههای زندگی است اما در اینجا از زبان امام مجتبی، دردنامهای بیان میشود؛
تا راز سر به مهر به عالم ثمر شود
باید که اشک در غم ما پردهدر شود
خواهر بهل که پاسخ هر مهربانیام
دشنامهای مردم ما کوی و گذر شود
بوزینگان به مسند و منبر نشستهاند
یا رب مباد آنکه گدا معتبر شود
جغدی بهقصد عرصه سیمرغ خاست
سیمرغ را مباد که بی بال و پر شود
من محرم حریم خدا بودم و مرا
نامحرمی است که از ستمش جان به در شوم
نامحرمی که زهر شود سینه مرا
نامحرمی که داغ مرا تازهتر شود
گویند سنگ، لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود
خواهر صبور باش که خون جگر هنوز
با قصه اسارت تو بیشتر شود...
* * * * *
طاهرهسادات ملکی، شعر خود را به همسرش تقدیم کرد؛
ساعت از 2 گذشته و امروز من غذایی نپختم، آری
مثل دوران آشناییمان پر ام از التهاب انگاری
آشپزخانهام پر از تشویش، مثل جنگل شده شلوغ پلوغ
خانه ما با چشمهای خاکآلود، بیتو یک ریز میکند زاری
در و دیوار خانه خورده مرا، پنجره از نگاه من خستس
زلزده توی صورتم بیحال، ساعت ناامید دیواری
خواب از چشم خانه میافتد تو میآیی شبیه ابر بهار
نه ببخشید مثل عطر بهار در دل خانه عشق میکاری
خنده از چشم تو نمیافتد، با خودت عهد کردهای هر روز
خستگیها و اضطرابت را پشت درهای خانه بگذاری
میوههای غریب و لکزده را میدهی دست من
و میفهمم باز هم با خرید امروزت دادهای آبرو به یک گاری...
* * * * *
در بخش دیگری از این جلسه، سیده فرشته حسینی شعرخوانی کرد؛
فضای خانه را با عطر دستانت بهاری کن
بخند و در دل کاشانهات، امید، جاری کن
بهرسم پنجره روشن کن این دالان بیدر را
و گلدان بهشتی را دوباره آبیاری کن
دلت را پاک کن برق روی شیشه خانه
دوباره دفتر اعمال را آیینهکاری کن
بیا این برگ ریز خشک را جارو بزن ای گل!
حیاط خانه را سرشار از امیدواری کن
سلوک تو نمیگنجد میان هیچ عرفانی
کنار گریههای کودکات شبزندهداری کن
تو ای ریحانه خلقت بهشتی کن جهانت را بیا
با شور جانت رنگ دنیا را اناری کن
صبور و باصفا و صادقی، ای روشنای صبح
بخند و در دل کاشانهات امید، جاری کن
**
قسمت شده من خواهر دلبند تو باشم
ایکاش که هرآینه مانند تو باشم
از خلقت خود راضیام ای هستی خواهر
یک لحظه اگر مایه لبخند تو باشم
ای سرو شهیدم بهفدای قد و بالات
در شعله چه میشد که من اسفند تو باشم
بیتو منم و دشت غریبی که در آنجا
باید پی انگشتر و سربند تو باشم
هرچند که در زندگیام چون تو نبودم
ایکاش که در مرگ همانند تو باشم
* * * * *
عاطفه جوشقانیان دیگر شاعری بود که در این مراسم دعوت شد. او شعرش را به همسرش تقدیم کرد؛
خود را تصور میکنم در هر کجا با تو
در خلوت و در جمع، تو، دریا و صحرا، تو
در قاب عکسم، کیف پولم، لای قرآنم
هر جا که عکسی باشد از من، باز آنجا تو
گفتی وقارم را حیا را دوستتر داری
دست از تمام شیطنتها میکشم تا تو
یخ کردهای دست تو را ها میکنم تا صبح!
حالا بگو دیوانه من عاشقترم یا تو
اصلاً چه فرقی میکند این آسمان یا چتر
تا زیر یک سقفم، خدا رو شکر، من با تو
**
هر صبح بازی میکنم با کودکانم
من هم شبیه کودکانم، شادمانم
دنبال آنها میدویم و میگریزیم
پروانهها را هم به بازی میکشانم
موسیقی آرامبخش خانه ماست،
هر جیکجیک خندهای در آشیانم
من چای میخواهم نه نسکافه، نه فنجان
رفتار من شرقی است، حتی استکانم
در خانه من هستم که میآفرینم
با من مطابق میشود رنگ جهانم
از گرمی این خانه میگوید برایم
هرگاه صحبت میکنم با شمعدانم
حتماً خدا لبخند دارد بر لبانش
وقتی که بازی میکنم با کودکانم
* * * * *
راضیه جبهداری بهعنوان آخرین شاعر در این مراسم شعرخوانی کرد؛
زن بود و هی شعر میریخت در شیشههای مربا
میبافت با دست خالی، قالی به قالی خودش را
لحن سلام سماور، موسیقی دیگری داشت
طعم غزلهای آن زن تا شهر هم مشتری داشت
وقت وضو شعرها را میخواند با شُرشُر رود
با دستهایش عدس هم تسبیح ذکر و دعا بود
بر آرزوهای رفته کوهی نمیساخت از درد
با خندههایش سرانجام، تقدیر را هم عوض کرد
گلهای پیراهن او از خستگی رنج میبرد
چین و چروک نگاهش اصلاً به سنش نمیخورد
زن با سرانگشت تدبیر، احساس خود را رفو کرد
پیراهن خستگی را با مهربانی اتو کرد
خسته ولی بانشاط است، نه مثل حال من و تو
زن بود او هم عزیزم، هم سن و سال من و تو
**
مینشینم با خودم گپ میزنم آرام تا صبح
شعر میخوانم در آن ساعات پرابهام تا صبح
قصه میگوید برایم مولوی، سعدی، نظامی
بحثهای فلسفی داریم با خیام تا صبح
صبحها یک مادرم مشغول کار خانه تا شب
شعر میبافم، شب از موهای دخترهام تا صبح
ظرفهای شسته سرگرم دعا و ذکر با من
من پیمبر میشوم با این همه الهام تا صبح
میشمارم دانه تسبیح استغفار را شب
میگریزم از خودم در کسوت احرام تا صبح
شب به شب در انتظار رؤیت خورشید هستم
زنده میمانم فقط با شوق آن ایام تا صبح
* * * * *
حجتالاسلام و المسلمین برخورداری، رئیس عقیدتی سیاسی نیروی انسانی نیروی انتظامی در پایان این جلسه گفت: تأکید اسلام، قرآن و خداوند متعال بر ازدیاد نسل برای حفظ اسلام، نوامیس و مرزهاست. ما نیاز به نسل داریم، آن هم نسل جوان. در آیات، روایات و احادیث بر حفظ استحکام خانواده تأکید زیادی شده است و اکنون هم مقام معظم رهبری تأکید بر سبک زندگی دینی دارند.
در پایان این مراسم از پوستر کنگره شعر خانواده (زیر یک سقف) رونمایی شد.
عصر شعر خانواده با عنوان «زیر یک سقف» برگزار میشودواکنش شاعرانه افشین علا به دیدار پاپ و آیتالله سیستانی/ جناب پاپ! چه خوب است گر سری بزنید، به آن گذار که افتاده "دست قاسم" نیزانتهای پیام/+
عصر شعر زیر یک سقفعصر شعر زیر یک سقفعصر شعر زیر یک سقفعاطفه جوشقانیانعصر شعر زیر یک سقفعاطفه جوشقانیانعصر شعر زیر یک سقفسید سلمان علویعصر شعر زیر یک سقفعصر شعر زیر یک سقفعصر شعر زیر یک سقفعصر شعر زیر یک سقففریبا یوسفیعصر شعر زیر یک سقفعصر شعر زیر یک سقفعصر شعر زیر یک سقفآغاز کنگره "شعر خانواده"/ شعر عاشقانه پای ثابت دیدار شاعران با رهبری/ محسن طاهری: اعتماد به خداوند، ترسی برای ازدواج جوانان باقی نمیگذارد + فیلمعصر شعر زیر یک سقفعصر شعر زیر یک سقفمنبع: تسنیم
کلیدواژه: شعر آیینی مداحان اهل بیت اهل بیت علیهم السلام خانواده شعر شعر آیینی مداحان اهل بیت اهل بیت علیهم السلام خانواده شعر کنگره شعر خانواده دیدار شاعران ازدواج جوانان شعر عاشقانه من و تو چه تو باشم تا صبح
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۲۴۷۳۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عروسیهایی بدون تالار و تشریفات
در روزگار کرونا کم کم برخی جوانان تابوی برگزاری یک مراسم مفصل با تعداد زیادی مهمان را شکستند و هنوز هم خیلی از آنان ترجیح میدهند پولشان را بهجای مراسمی شلوغ و پرزرق و برق پسانداز کنند در این پرونده سراغ مزایای چنین تصمیمی رفتیم. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، «ما عروسی بچههای اونا رفتیم، نمی شه که عروسی بچه ما نباشن»! دیالوگی تکراری از برخی پدر و مادرها که باعث میشد پای یک فامیل دور که سالها ندیده بودیمش، به مراسم عروسی فرزند خانواده باز شود. در گام بعدی پدر میگفت حالا که فلانی هست، همکار من هم باشد و مادر میگفت همسایهمان در فلان محله به این بچه خیلی علاقه داشت و یکهو همه بهخودشان میآمدند و میدیدند برای شیرینی 500 مهمان و برای شام حدود 300 مهمان را باید در یک تالار گران با چند رقم میوه، شیرینی، شیرکاکائو یا کافهگلاسه و... پذیرایی کنند. برای شام هم که جوجه حداقل ماجراست و چون به اصطلاح خشک است یا شاید کسی دوست نداشته باشد باید یک خورش کنارش باشد. خب وقتی این همه خرج مراسم و تالار شده حیف است عروس و داماد قبل از مراسم برای عکاسی به باغ نروند و یک گروه فیلم برداری هم از لحظه جوجه لُنباندن مهمانان و عسل دهان هم گذاشتن عروس و داماد فیلم نگیرند. تازه بهتر است حالا که فامیل هدیه میدهند به هرکدام یک گیفت داده شود. (هدیهای که از طرف عروس و داماد داده میشود) و مدام به این جزئیات غیرضروری اضافه میشود. بماند که اگر یک زوج خیلی اهل نمایش باشند ممکن است فرمالیته، افتر و خیلی چیزهای جدید و عجیب دیگر هم به مراسم اضافه شود که هر کدام یک قصه متفاوت دارند و کلی هزینه. اینطوری میشود که چنان داستان گره میخورد که جوانان یا سراغ ازدواج نمیروند؛ یا بعد از عقد اول، مراسم عروسیشان مدام به تعویق میافتد.
اما هنوز هستند جوانانی که چندان به اینکه بقیه جوانان فامیل چه کردند یا دیگران چه میگویند کاری ندارند؛ خط شکن نسلشان هستند برای ازدواجهایی ساده و در عینحال شیک که در آن خبری از خرجهای زیاد نیست، خانواده دوطرف به زحمت نمیافتند؛ مراسم طولانی نیست و عروس و داماد هم حینش درگیر یک ماراتن چند روزه عجیب نمیشوند. یک مدل از این عروسیهای ساده این است که دو خانواده به یک رستوران بزرگ یا تالاری ساده که کارکرد رستوران برای این مراسم دارد، برای ناهار یا شام دعوت میشوند. ساعتی بدون سروصدا و خودنمایی که چه کسی چهمقدار هدیه داده دورهم هستند و ناهار یا شامی میخورند و تمام. عروس و داماد هم ممکن است با کمک یک رفیق هنرمند که عکاسی و کمی ادیت بلد است در همان موقعیت خاطراتی ثبتکنند و هزینههای زیاد میوه، شیرینی، چند مدل غذا، آتلیه، فیلم بردار و لباسهایی را که حتی کرایهشان میلیونی است، پسانداز میکنند یا اگر پساندازی ندارند توی خرج و قرض نمیافتند. هرچند میشود به چنین مراسمی بخشهای کوچکی اضافه کرد یا آیتم دیگری از آن کم کرد. اما حرف این است که خانوادهها و فامیل باید اولویت را روی اینکه فرزندانشان زودتر ازدواج کنند و بهخانهشان بروند، بگذارند و از ظواهر کم کنند و مشوق چنین تصمیمهایی باشند. در این پرونده سراغ این موضوع رفتیم؛ با یک زوج که ازدواجی ساده داشتند صحبت کردیم و پای صحبت یک مشاور نشستیم.
ازدواج آسان؛ انتخابی نوین با آیندهای روشن؟
این باور رایج که شادی و خوشبختی زندگیمشترک وابسته به تجملات و تشریفات مراسم عروسی است، مغایر با واقعیت است
دکتر نجمه عابدی شرق|روان شناسبالینی - ازدواج آسان، پدیدهای نوظهور در جامعه امروز ماست که با استقبال فزایندهای از سوی بعضی جوانان روبهرو شده است. در این شیوه، زوجین با کنار گذاشتن تجملات و تشریفات رایج عروسی، مراسمی ساده و صمیمی برگزار کرده و زندگیمشترک خود را آغاز میکنند. اما این انتخاب چه تبعاتی برای آینده این زوجها خواهد داشت؟ آیا سادگی در برگزاری عروسی، بر کیفیت زندگی مشترک آنها تاثیر منفی میگذارد؟ آیا ممکن است در گذر زمان از این تصمیم خود پشیمان شوند؟ در ادامه به این سوالات پاسخ خواهیم داد.
این انتخاب باید آگاهانه باشد
ازدواج آسان، به عنوان یک انتخاب آگاهانه، میتواند نویدبخش زندگی مشترکی پایدار و پربار باشد. زوجهایی که با تفکری منطقی و با در نظر گرفتن شرایط خود، اقدام به ساده برگزار کردن عروسی میکنند، از همان ابتدا زندگی مشترک خود را بر پایه صداقت، درک متقابل و مدیریت صحیح هزینهها بنا مینهند. این امر میتواند زمینهساز ثبات و آرامش در زندگی آنها باشد. از سوی دیگر، سادگی در برگزاری عروسی به معنای نادیده گرفتن شور و اشتیاق جوانی یا احترام نگذاشتن به سنتها و آداب و رسوم نیست بلکه میتوان با خلاقیت و ابتکار، مراسمی زیبا و در عین حال ساده و کمهزینه برگزار کرد که خاطرهای خوش برای زوجین و مهمانان به ارمغان بیاورد.
تاثیر عروسی ساده بر کیفیت زندگیمشترک
برخلاف تصور برخی، سادگی در برگزاری عروسی هیچ ارتباطی به کیفیت زندگیمشترک در آینده ندارد. این امر که شادی و خوشبختی زندگی مشترک وابسته به تجملات و تشریفات عروسی است، باوری نادرست و مغایر با واقعیت است. موفقیت و شادکامی در زندگیمشترک، ریشه در عواملی عمیقتر مانند عشق، تعهد، درک متقابل، احترام و صبر دارد. زوجینی که با درک این موضوع، زندگیمشترک خود را بر پایه این ارزشها بنا میکنند، فارغ از تشریفات و هزینههای گزاف عروسی، طعم خوشبختی واقعی را خواهند چشید.
احتمال پشیمانی از برگزاری عروسی ساده؟
احتمال پشیمانی از هر تصمیمی در زندگی، تا حدی وجود دارد اما درخصوص ازدواج آسان، این احتمال به مراتب کمتر است چراکه زوجینی که این مسیر را انتخاب میکنند، با آگاهی کامل و با در نظر گرفتن شرایط خود، تصمیمی سنجیده و منطقی گرفتهاند. علاوه بر این، سادگی در برگزاری عروسی به معنای صرفنظر کردن از تمام خواستهها و علایق نیست. زوجین میتوانند با برنامهریزی و مدیریت صحیح، در چارچوب توان مالی خود، مراسمی مطابق با سلیقه و علایق خود برگزار کنند و از آن لذت ببرند.
خانوادهها را چطور متقاعد کنیم؟
متقاعد کردن خانواده و اطرافیان برای انتخاب ازدواج آسان، معمولا میتواند چالشبرانگیز باشد چرا که بسیاری از افراد، تجملات و تشریفات عروسی را جزئی جداییناپذیر از این امر میدانند. در این زمینه، صبر، صداقت و گفتوگوی منطقی، کلید موفقیت است. زوجین میتوانند با شرح دلایل و انگیزههای خود از انتخاب ازدواج آسان و همچنین بیان مزایای این شیوه، نظر اطرافیان را به این موضوع جلب کنند. مهمترین نکته این است که زوجین در تصمیم خود قاطع باشند و به باورها و ارزشهای خود ایمان داشته باشند. اطرافیان هم دیر یا زود، احترام و درک لازم را نسبت به این انتخاب خواهند داشت.
واکنش اصولی به مخالفتها
در مواجهه با مخالفتها و انتقادات، حفظ آرامش و احترام به نظرات دیگران، امری ضروری است. زوجین میتوانند با سعه صدر به صحبتهای مخالفان گوش داده و به سوالات و ابهامات آنها پاسخ دهند. تبادل نظر و گفت و گوی سازنده میتواند به درک متقابل و احترام بیشتر بین طرفین کمک کند. در نهایت، به یاد داشته باشید که ازدواج، آغاز مسیری مشترک در زندگی است. زوجین باید با اتکا به یکدیگر و با در نظر گرفتن خواستهها و نیازهای هم، بهترین تصمیمات را برای زندگی مشترک خود اتخاذ کنند و اجازه ندهند نظرات و انتقادات دیگران، مسیر آنها را تغییر دهد.
ماجرای مراسمی شیک و ساده، بدون نگرانی از بدهیهای بعدی
گفتوگو با عروس 21 سالهای که بدون یک مراسم متداول زندگیاش را شروع کرده و در کنار شوهرش و بدون انتظار از خانوادهها از پس کارها و حتی خرید وسایل برآمدهاند
هرقدر هم از مزایای چنین مراسم سادهای بگوییم بازهم تا پای صحبت کسانیکه خودشان چنین اتفاقی را تجربه کردند، ننشینیم فایدهای ندارد. ضحیسادات و سید مجتبی بهتازگی بزرگ ترهای فامیل را برای ناهار به یک رستوران خوب دعوت کردند، دخترخاله عروس با دوربینش عهدهدار ثبت خاطرات شده و در فضایی ساده و صمیمی یک مهمانی خودمانی را برگزار کردند. سراغ این عروس 21 ساله رفتیم که رشته مشاوره خوانده و به تازگی با مجتبی 22 ساله که مدیریت کسبوکار خوانده ازدواج کرده است تا از کم و کیف چنین مراسمی بگوید.
دلمان مراسمی دور از چشموهمچشمی میخواست
از ضحی میپرسم که ایده برگزاری چنین مراسمی چطور به ذهنتان رسید؟ میگوید: «همیشه دلمان میخواست که یک مراسم ساده، صمیمی و بهدور از چشموهمچشمی داشته باشیم؛ پس تصمیم گرفتیم فقط یک ناهار بدهیم و مراسممان هیچ تجملی نداشته باشد. تعداد مهمانان هم کم باشد تا جمع خودمانیتر شود». او در پاسخ بهاینکه دلیل چنین انتخابی چه بود؟ مثلاً میخواستید زودتر بهخانه خودتان بروید؟ میگوید: «خب هنوز خانهمان آماده نبود پس اولویتمان این نبود زودتر برویم سر خانه و زندگیمان ولی دلمان میخواست یک مراسم خوب بگیریم؛ جوریکه خیلی هزینه نداشته باشد؛ در عینحال شیک باشد و بتوانیم بقیه پولمان را پس انداز کنیم. بهویژه اینکه امکان نداشت پول دیگری مثل وام ازدواج و... دستمان بیاید و بتوانیم پسانداز کنیم. پس تصمیم گرفتیم همهاش را در یک شب خرج نکنیم. خلاصه طوری برنامهریزی کردیم که هم خوش بگذرد؛ هم باب میلمان باشد».
خیلیها نگران بودند بعداً پشیمان شویم
ضحیسادات که بهخاطر رشته تحصیلیاش دستی بر آتش موضوعات مرتبط با خانواده دارد، درباره واکنش اطرافیان میگوید: «قبل از مراسم همه به شدت مخالف بودند و میگفتند نمیشود بدون عروسی بروید سر زندگیتان. بهخاطر اینکه مهمانی ما در رستوران بود من هم قرار نبود لباس متداول عروسی بپوشم و به یک لباس شیک و سفید بسنده کردم؛ برای همین بعضی از بزرگ ترها میگفتند ما آرزو داریم تو را در لباس عروسی ببینیم. البته یک سری وقتی ماجرا را فهمیدند در ظاهر تشویق میکردند و دلگرمی میدادند اما پشت سر به دیگران میگفتند که نگران هستند اگر ما عروسی به شکل مرسوم نگیریم مدتی بعد پشیمان شویم و برای همین مدام از طرف همه تماس داشتیم تا نظرمان تغییر کند. در آن شرایط بهجای تمرکز روی کارهای مهمتر، مجبور بودیم به خیلیها توضیح بدهیم که تصمیممان را گرفتیم و دلیلی نمیبینیم اول زندگی یک خرج بزرگ داشته باشیم. هرچند هزینه همان ناهار هم کم نبود.»
واکنشها بعد مراسم متفاوت بود
اما انگار ورق ماجرا برای این زوج خوشبخت بعد از برگزاری مراسم که حدود دو هفته قبل بوده بهکلی برگشته؛ عروسخانم دراینباره میگوید: «عروسی ما تفاوتهای زیادی با بقیه داشت؛ بهطور مثال قرار نبود لباس عروسی بپوشم چون تصمیم داشتیم که آقایان و خانمها همه در یک سالن باشند اما یکهویی تصمیممان عوض شد و رفتیم سراغ یک لباس عروس پوشیده با روسری بلند. خب این تفاوتها قبلش غافلگیرانه بود اما همه بعد مراسم از جزئیات مراسم مثل سادگی و حتی نوع پوشش عروس و داماد خوششان آمد و حتی یکی از نزدیکان که ابتدا چندان موافق نبود بعد از برگزاری شیک مراسم ما ترغیب شده بود ازدواج تنها پسرش را به همین سبک برگزار کند.»
از کاری که میکنیم مطمئن بودیم
از عروس میپرسم نگران نبود بعداً پشیمان شود که خیلی کارها را نکرده؟ بهطور مثال آتلیه نرفته و... ضحی در واکنش به این سوال میگوید: «من و مجتبی همیشه دلمان یک چنین مراسمی میخواست و خیلی راجع به آن صحبت کرده بودیم تا به این نتیجه رسیدیم. وقتی مطمئن بودیم پس دقیقاً همان تفکراتی را که همیشه داشتیم اجرا کردیم. بهنظر من مراسمی خوب و خاطره انگیز میشود که به همه خوش بگذرد نه اینکه یک عده بهخاطر هزینهای که انجام شده نگران بدهیها باشند. اصلاً مراسمی خوب است که باب دل عروس و داماد باشد چون آن روز، روز آنهاست».
تفاوت ازدواج ما فقط در مراسمش نبود
بد نیست بدانید ضحی و مجتبی فقط یک مراسم متفاوت برگزار نکردند و حتی در بقیه مراحل این ازدواج هم مصمم بودند همه کارها با خودشان باشند. حرفهای این عروس 21 ساله را در این باره بخوانید: «ما از اول که تصمیم به ازدواج گرفتیم دلمان میخواست خودمان پای انتخابی که کردیم باشیم، یعنی همه کارها را خودمان انجام بدهیم. هم خرید جهیزیه و هم مراسم عروسی و ... یعنی معتقد بودیم ما تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم پس نباید بقیه را در خرج و زحمت بیندازیم، پس نه توقع طلا و سرویس از خانواده داماد داشتیم؛ نه توقع خرید جهیزیه از خانواده عروس و به هر دو طرف گفتیم ما خودمان هر چیزی را لازم باشد، تهیه میکنیم؛ بقیه هم در قالب هدیه اگر خواستند چیزی بدهند نه اینکه زیر فشار بروند. الان هم با حقوق کارمندی و معمولی همسرم کم کم شروع به خرید قسطی وسایل کردیم و با پشتوانه وام ازدواجمان به لطف خدا همه چی به خوبی انجام شد و تا حالا مشکلی نداشتیم؛ در یک کلام اینکه خدا واقعاً برایمان برکت و روزی رساند.»
منبع: خراسان
انتهای پیام/