10 شعر زیبا که با آنها می توانید عشق خود را نسبت به دیگران ابراز کنید
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۵۳۱۸۶۱
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از عصرایران ، زمانی که با جملات نمیتوانیم حرف دلمان را بزنیم؛ این زبان شعر است که میتواند به بهترین نحو احساسات را منتقل کند. در ادامه با 10 شعر و شاعر آشنا میشویم که میتوانند در احوال عاشقانهمان راهی برای بیان احساسمان باز کنند
احمد شاملوچه خوش سعادتیم که به سرگذشت احمد شاملو و کتابهای اشعارش دسترسی داریم؛ منبعی بیپایان از عاشقانههای ناب.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دست ات را به من بده
دست های تو با من آشناست
ای دیر یافته با تو سخن می گویم
به سان ابر که با توفان
به سان علف که با صحرا
به سان باران که با دریا
به سان پرنده که با بهار
به سان درخت که با جنگل سخن می گوید
زیرا که من
ریشه های تورا دریافته ام
زیرا که صدای من
با صدای تو آشناست.
عبدالملکیان متولد 59 است. اگر شانس با ما یار باشد عاشقانههای زیادی خواهد گفت.
صدای قلب نیست
صدای پای توست
که شب ها در سینه ام می دوی
کافی ست کمی خسته شوی
کافی ست بایستی.
شعر سیمین لبریز از لحظات عاشقانه است. او با عشق هر لحظه جوان میشود. لحظات عاشقانه شعر سیمین لحظاتی ملموس و آشناست که گاهی قبل از او به زبان نیامدهاند.
ای رفته ز دل، رفته ز بر، رفته ز خاطر
بر من منگر تاب نگاه تو ندارم
بر من منگر زانکه به جز تلخی اندوه
در خاطر از آن چشم سیاه تو ندارم
ای رفته ز دل ، راست بگو! بهر چه امشب
با خاطره ها آمده ای باز به سویم؟
شعرهای رسول یونان چند ویژگی دارد؛ زبانی ساده، نوستالوژیک و طنزآمیز. شعرهایی کاملا امروزی و بدون تکلف.
تو ماه را
بیشتر از همه دوست میداشتی
و حالا
ماه هر شب
تو را به یاد من میآورد
میخواهم فراموشت كنم
اما این ماه
با هیچ دستمالی
از پنجرهها پاك نمیشود ...
از ویژگیهای شعر لنگرودی زبان ساده، کوتاه نویسی، طنز، پرداخت به زندگی روزمره و پررنگ بودن عشق است.
بین من و تو
چهل زندان بود
حیاط به حیاط زندان
با پرچم صلحی در دست آمدم
تو نبودی.
فریدون مشیری در چند سبک استادانه شعر گفته؛ قالب سنتی، دوبیتی، چهارپاره، تک بیتی، نو و سپید. شعر او شعری ست آرام، صمیمی و هماهنگ با جهان طبیعت که در آن از عشق سخن به میان میآید.
شنیدم مصرعی شیوا، که شیرین بود مضمونش
منم مجنون آن لیلا که صد لیلاست مجنونش
ز عشق آغاز کن، تا نقش گردون را بگردانی
که تنها عشق سازد نقش گردون را دگرگونش
به مهر آویز و جان را روشنایی ده که این آیین
همه شادی است فرمانش، همه یاری است قانونش
غم عشق تو را نازم، چنان در سینه رخت افکند
که غمهای دگر را کرد از این خانه بیرونش
غیر ممکن است که صحبت از شعر عاشقانه باشد و فروغ در آن جایی نداشته باشد. فروغ یکی از تاثیرگذارترین شعرای زن در تاریخ ادبیات ایران است که سهراب سپهری از شاعران هم دوره او نیز احترام خاصی برایش قائل بود، به طوریکه میتوان در این مطلب روابط بین این دو شاعر را دریافت.
وقتی که زندگی من
هیچ چیز نبود
هیچ چیز به جز تیک تاک ساعت دیواری
دریافتم
باید، باید، باید
دیوانه وار دوست بدارم
کسی را که مثل هیچ کس نیست
نادرپور استاد خیالپردازی و تصویرسازی در شعر بود. شعر او بسیار ساده و روان است و بزرگنمایی و ابهام ندارد.
بر شیشه عنکبوت درشت شکستگی
تاری تنیده بود
الماس چشمهای تو بر شیشه خط کشید
و آن شیشه در سکوت درختان شکست و ریخت
چشم تو ماند و ماه
وین هر دو دوختند به چشمان من نگاه
شعر زیر غزلی ست از سایه که برای دوست شاعرش شهریار گفته و در آن از محبت و رفاقتشان سخن به میان آورده. البته شعری ست که کاربرد عاشقانهاش بیشتر از روابط دوستانه است. داستان زندگی هوشنگ ابتهاج و اشعار او از آن دسته داستانها و آثاریست که ارزش خواندن دارند.
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست
گوش کن با لب خاموش سخن می گویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست
گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید
همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست
ویژگی شعرهای نظرآهاری کوتاهی و سادگی اکثر جملات است. او از انتخاب کلمات و عبارات روزمره و امروزی ترسی ندارد. همین باعث ملموس و خوش خوان شدن شعرش میشود.
مثل نامه ای ولی
توی هیچ پاکتی
جا نمی شوی
جعبه ی جواهری
قفل نیستی ولی
وا نمی شوی
مثل میوه خواستم بچینمت
میوه نیستی ، ستاره ای
از درخت آسمان جدا نمی شوی
من تلاش می کنم بگیرمت
طعمه می شوم ولی
تو نهنگ می شوی
مثل کرم کوچکی مرا
تند و تیز می خوری
تور می شوم
ماهی زرنگ حوض می شوی
لیز می خوری
آفتاب را نمی شود
توی کیسه ای
جمع کرد و برد
ابر را نمی شود
مثل کهنه ای
توی مشت خود فشرد
آفتاب
توی آسمان
آفتاب می شود
ابر هم بدون آسمان فقط
چند قطره آب می شود
پس تو ابر باش و آفتاب
قول می دهم که آسمان شوم
یک کمی ستاره روی صورتم بپاش
سعی می کنم شبیه کهکشان شوم
شکل نوری و شبیه باد
توی هیچ چیز جا نمی شوی
تو کنار من ، کنار او ، ولی
تو تویی و هیچ وقت
ما نمی شوی
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: ادبیات شعر عاشقانه من و توست رفته ز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۵۳۱۸۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کسانی که اعتمادبهنفس آنها نمایشی است، این رفتارها را دارند
اعتمادبهنفس، ویژگیای است که همه ما آن را تحسین میکنیم و آرزوی داشتنش را داریم.
به گزارش روزیاتو، اما بسیاری از ما برای دستیابی به آن به این جمله معروف عمل میکنیم که «تا وقتی که نتوانستهای چیزی را به واقعیت تبدیل کنی، به آن وانمود کن»؛ بنابراین تعجبی ندارد که در بحث اعتماد به نفس بسیاری از اوقات واقعیت آن چیزی نیست که به نظر میرسد. گاهی در زیر آن تصویر مطمئن به خودی که از یک شخص میبینیم، در حقیقت، فردی مردد به خود و طالب تأیید دیگران وجود دارد.
با این حال، تشخیص این موضوع ساده نیست. حتی کسانی که بسیار بااعتماد به نفس به نظر میرسند هم ممکن است در جنگی درونی درگیر باشند که ما از آن به کلی بی خبریم.
پس از کجا میتوانیم متوجه این موضوع شویم؟ چند رفتار هست که این افراد اغلب از خود نشان میدهند.
در ادامه با آنها آشنا خواهیم شد.
۱- کمالگرا هستندتصور کنید که با یکی از همکاران تان که به داشتن اعتماد به نفس بالا معروف است، بر روی پروژهای کار میکنید. به نظر میرسد که او همه چیز را تحت کنترل دارد و همیشه کاری عالی از خود ارائه میدهند.
با این حال، در این همکاری نزدیک متوجه میشوید که او زمان زیادی را صرف بررسی کار خود، اصلاح ریزترین جزئیات و نگرانی برای نقصهای جزئیای میکند که کس دیگری متوجه آنها نمیشود.
شاید عجیب به نظر برسد، اما این حد از کمالگرایی اغلب میتواند نشانهی این باشد که یک شخص در ظاهر بااعتماد به نفس، اما در درون به دنبال تأیید دیگران است.
روانشناسان علت کمالگرایی را مطمئن نبودن از خود و ترس از تأیید نشدن، تمسخر شدن و طرد شدن میدانند.
به عقیدهی آن ها، فشارهای درونی مانند میل به جلوگیری از شکست یا قضاوت منفی، افراد را به کمالگرایی سوق میدهد.
دلیل کمالگرایی گاهی میتواند تلاش برای اثبات ارزشمندی خود به دیگران و به دست آوردن تأیید آنها باشد. نیاز به انجام بی عیب و نقص همه چیز ممکن است ریشه در ترس از قضاوت یا نقد شدن داشته باشد. افراد کمالگرا با مطمئن شدن از بی نقص بودن ریزترین جزئیات، امیدوارند که جلوی هر گونه بازخورد منفیای که میتواند اعتماد به نفس آنها را درهم بشکند را بگیرند؛ بنابراین اگر با شخصی رو به رو شدید که بااعتماد به نفس به نظر میرسید، اما وسواسی و سختگیر بود، ممکن است معنایش این باشد که اعتماد به نفس او صرفاً ظاهری است.
۲- همیشه پیش از تصمیم گیری به نظر دیگران نیاز دارندتا به حال شخصی را دیده اید که با وجود اینکه بااعتماد به نفس به نظر میرسد، اما دائماً دنبال نظر یا تأیید دیگران است؟
همانطور که احتمالاً حدس زده اید، این نشانهی ظریف، اما رایجی از مطمئن نبودن از خود است.
این نیاز به نظر یا تأیید دیگران میتواند در مورد شغل، تصمیمات یا حتی ظاهر باشد.
گرچه لزوماً چیز بدی نیست، چون همهی ما گاهی به اندکی تأیید دیگران نیاز داریم. اما اگر این امر تبدیل الگویی مداوم شود، ممکن است به نیازی عمیقتر برای تأیید شدن اشاره داشته باشد.
۳- انتقادپذیر نیستندبرای بسیاری از افراد پذیرش انتقاد کاری دشواری است، اما نه لزوماً به این خاطر که آنها نیازی به بهبود و اصلاح در خود نمیبینند، بلکه به این دلیل که در درون شان از هر انتقادی که ممکن است مؤید ترس آنها از به اندازهی کافی خوب بودن باشد، واهمه دارند.
روانشناسان میگویند کسانی که اعتماد به نفس بسیار پایینی دارند، حساسیت شدیدی به هر نوعی از انتقاد، اصلاح یا نصیحت و توصیه دارند، حتی اگر چیزی که میگویید سازنده و کاملاً درست باشد.
۴- دائماً در شبکههای اجتماعی پست میگذارندهمهی ما گهگاه به اندکی تحسین و تأیید دیگران نیاز داریم.
با این حال، برخی افراد به ظاهر بااعتماد به نفس، میل ناسالمی به این امر دارند؛ و اگر بخواهند که همیشه بااعتماد به نفس به نظر برسد، نمیتوانند از همهی اطرافیان شان طلب تأیید کنند. چرا که باعث برملا راز درونی شان میشود؛ بنابراین چطور باید این مشکل را حل کنند؟
احتمالاً با کمک بی نقصترین وسیلهی ساخته شده تاکنون برای دریافت تأیید دیگران یعنی شبکههای اجتماعی.
شبکههای اجتماعی باعث عادی شدن رفتارهای تأیید طلبانهی نسبتاً ناسالم شده اند.
مادربزرگ خود را در جوانی تصور کنید که با وسواس زیادی عکسی از خود تهیه کند و نسخههای زیادی از آن عکس را با همراه این یادداشت برای تمام دوستانش ارسال کند: «دوستش داری؟ لطفاً باخبرم کن.»
عجیب به نظر میرسد، درست است؟ اما این در واقع همان کاری است که بسیاری از افراد امروزه در دنیای دیجیتال انجام میدهند.
شبکههای اجتماعی به ویژه برای کسانی که در درون شان به دنبال تأیید دیگران هستند میتواند فضایی برای دستیابی به این هدف فراهم کند. آنها ممکن است که دائماً درمورد موفقیت ها، ماجراجوییها یا حتی اتفاقات روزمره شان پست بگذارند، به این امید که بتوانند لایک و کامنت و شِیر دیگران را به دست آورند.
با این حال، روانشناسان معتقدند این امر میتواند باعث تشدید رفتارهای تأیید طلبانه و تلاشهای ناسالم برای گرفتن تأیید دیگران شود. به علاوه، این تأیید طلبیهای افراطی مشکل اصلی و ریشهای فرد را برطرف نمیکند، چرا که تأییدی که شخص به این شیوه از دیگران دریافت میکند، تأییدی بیرونی است.
پژوهشها هم ارتباط میان فعالیت بیش از اندازه در شبکههای اجتماعی با پایین بودن اعتماد به نفس را اثبات کرده است؛ بنابراین اگر با شخصی مواجه شدید که دائماً در شبکههای اجتماعی پست میگذارد، این امر ممکن است نه صرفاً میل او به اشتراک گذاری، بلکه شیوهی او برای دریافت تأیید دیگران باشد.